سید عبد الحسین شرف الدین، فرزند سید یوسف به سال 1290 هجرى قمرى در خانواده علم و فضیلت در شهر ((کاظمین- (ع))) چشم به جهان گشود.
ویژگى کودکى این عالم بزرگ شیعى، که از نام آوران سترک قرنهاى اخیر در جهان اسلام گردیده، این است که از سن هشت سالگى به همراه پدر دانشمند و اعضاى خانواده خود از کاظمین (ع) به منطقه ((جبل عامل)) کشور ((لبنان)) زادگاه نیاکان خود هجرت آغاز مىکند و زندگى او آمیخته با تحولات و سختیها و مبارزه با سلاح علم و دانش، ادامه مىیابد.
وقتى عالم بزرگ دینى ((سید یوسف شرف الدین)) مىخواست ((سید عبد الحسین)) هشت ساله را از کاظمین (ع) به همراه خود هجرت دهد، مادر کودک ((زهرا)) دختر آیت الله سید هادى صدر، میل داشت فرزندش در عراق بماند و در جوار عالمان دین آموزش و پرورش بدست آورد.
اما پدر این پیشنهاد را نپذیرفت و صلاح ندانست از فرزند خود جدا گردد، بدین جهت به هنگام ورود به منطقه ((جبل عامل)) کودک را به روستاى ((عامله)) همراه خود مىبرد، تا در آنجا تحصیلات ابتدائى را فرا گیرد.
سید عبد الحسین، نخست تحصیلات مقدماتى را نزد پدر آغاز مىکند و علوم صرف، نحو، منطق، معانى و بیان و بدیع و کتاب ((نجاة العباد)) و ((شرایع الاسلام)) را نزد پدر خوب فرا مىگیرد. او به حدود هفده سالگى رسیده که در همان دوران جوانى به فضل و دانش نامدار مىگردد.
سید عبد الحسین، در حالى که کمتر از بیست سال داشت، بسال 1310 با همسر و مادر و برادر کوچک خود روانه عراق مىشود، و براى ادامه تحصیلات عالى علوم اسلامى، مدتى را در کاظمین علیه السلام نزد جد خود سید محمد هادى صدر مىماند و سپس با همراهان به شهر ((سامراء)) هجرت مىکند.
سید عبد الحسین، در شهر ((سامرا)) با جدیت به تحصیل مىپردازد، کتاب ((شرح لمعه)) در فقه را نزد شیخ باقر حیدر، کتاب ((فصول در علم اصول)) را در حوزه درسى شیخ حسن کربلائى، کتاب ((مطول)) در علم معانى و بیان را نزد سید محمد بحر العلوم مىآموزد، آن گاه در جلسه درسى اخلاق استاد بزرگ ملا فتح على سلطان آبادى، که صبحهاى جمعه تشکیل مىشود و علماى بزرگ حوزه سامرا هم در آن حضور مىیابند، شرکت مىکند و معارف و معلومات حکمت عملى را فرا مىگیرد، و بهرههاى فراوان تربیتى و تهذیب نفس به دست مىآورد.
اما در همان روزها با تحریک استعمار انگلیس و به وسیله ((حکومت عثمانى)) ناصبیان شهر ((سامرا)) و نواحى آن را به آشوب مىکشند، رئیس حوزه علمى آیت الله سید محمد حسن شیرازى و بسیارى از افراد به ((نجف اشرف)) مىروند، سید عبد الحسین هم به نجف هجرت مىنماید، و باقى مانده کتابهاى مذکور را در حوزه نجف، نزد استادان قبلى و سایر استادان تا پایان دوره سطح ادامه مىدهد.
سید عبد الحسین، براى گذراندن دوره سطح عالى، که در اصطلاح حوزهها به آن ((دوره خارج)) گفته مىشود، در حوزههاى درسى مجتهدان و عالمان بزرگى شرکت مىجوید، که آنان عبارتند از:
1- آیت الله آخوند محمد کاظم خراسانى، صاحب کتاب ((کفایة الاصول)).
2- آیت الله شیخ محمد طه نجف، فقیه بزرگ !
3- آیت الله شیخ آقا رضا اصفهانى، نویسنده ((مصباح الفقیه)).
4- آیت الله شیخ محمد جواد شریعتمدار، شیخ الشریعه اصفهانى.
5- آیت الله شیخ عبدالله مازندرانى.
6- آیت الله میرزا حسین نورى، نویسنده کتاب ارزشمند ((مستدرک الوسائل))...
ظرافت فکر، اندیشه عمیق و برازندگى ویژه سید عبد الحسین شرف الدین، که در موارد دیگر کمتر مىتوان سراغ داشت، در این است که این عالم وارسته، اضافه بر حضور در حوزه درسى مجتهدان بزرگ و بلند مقام شیعه، براى آشنائى عمیق با پایههاى فقه اهل سنت، در حوزه درس و بحث تعدادى از عالمان بزرگ آنان شرکت مىکند، به مبانى و مسائل فقهى آنان گوش فرا مىدهد و از نزدیک و در کنار هم به مسائل علمى مىاندیشند و بحث مىکنند، که تعدادى از استادان وى عبارتند از:
1- شیخ سلیم بشرى مالکى، استاد دانشگاه ((الازهر)) مصر.
2- امام فقیه، شیخ بدر الدین دمشقى.
3- علامه، شیخ محمد بن عبد الله خانى نقشبندى شافعى.
4- شیخ محمد، معروف به توفیق ایوبى انصارى دمشقى.
5- شیخ محمد عبد الحى بن عبد الکریم کنانى فاسى ادریسى.
آرى، نابغه بزرگ سید عبد الحسین شرف الدین با این عالمان بلند پایه، در دمشق، بیروت و مصر بحث و گفتگوهاى فراوان علمى انجام مىدهد، آنان عدالت و مقام علمى او را مورد تایید قرار مىدهند و حتى به او اجازه روایت و اظهار نظر در فقه و حدیث را مىدهند.
از سوى دیگر، بین سالهاى 1320 تا 1321 سید عبد الحسین به حدود 31 سالگى رسیده، که مقام بلند اجتهاد او از سوى حاج آقا رضا همدانى، شیخ محمد کاظم خراسانى، شیخ الشریعة اصفهانى، شیخ محمد طه نجف، شیخ عبد الله مازندرانى و سید اسماعیل صدر، استادان بلند پایه حوزه علمى نجف اعلام مىشود، و پس از 12 سال تحصیل و تحقیق و تالیف و دور از وطن، وى به همراه مادر، همسر، فرزندان و برادر کوچکتر خود، 9 ربیع الاول 1322، از نجف به ((جبل عامل)) مراجعت مىکند.
به هنگام بازگشت از مسیر ((دمشق)) تا ((شحور)) محل وى، مردم و عالمان شهرها و مناطق مختلف از او استقبال و تجلیل فراوان به عمل مىآوردند، او حدود سه سال در محل خود مىماند و به تبلیغ و ارشاد و اصلاح امور مردم مىپردازد، که مردم ((صور)) با اصرار از پدر سید شرف الدین مىخواهند فرزند والامقام و دانشمند خود را به رهبرى دینى و اصلاح امور نزد آنان اعزام دارد.
این دعوت پذیرفته مىشود و سید شرف الدین نیمه ذیحجه سال 1325 به ((صور)) وارد مىشود، اما آن منطقه نیاز شدید به خدمات فرهنگى و امکانات زندگى اجتماعى دارد، بدین جهت سید شرف الدین کمر همت مىبندد و با تلاش شبانه روزى و همکاریهاى مادى و معنوى مردم تحت رهبرى او، ظرف یک سال براى مرکز اجتماعات عمومى حسینیه بزرگى تاسیس مىکند، بعد براى مرکزیت عبادت همزمان با جنگ جهانى اول ((1332)) مسجد بزرگى مىسازد، و مسجدهاى قدیمى و فرسودهاى را تعمیر و آباد مىنماید.
اما با توجه به اینکه براى نسل جوان هم باید کارى در خور نیاز آنان انجام داد، و آنان با تحصیل در مدارس تحت تاثیر فرهنگهاى بیگانه قرار مىگیرند و از فرهنگ درخشان اسلام بیگانه مىشوند، سید شرف الدین شعار معروف خود ((از آنجا آغاز کنیم، که دشمن آغاز کرده)) را به کار مىگیرد، و در سال 1357 ((مدرسه جعفریه)) در صور را تاسیس مىکند تا نوجوانان بطور رایگان در آن تحصیل کنند، بعد این مدرسه داراى شعبههاى متعدد در سطوح مختلف براى پسران و دختران مىگردد، بعد او به قول خود: با اشک چشم و خون دل ((دانشکده جعفریه)) را تاسیس مىکند.
آن گاه براى تامین زندگى نیازمندان، جمعیت خیریه جعفریه، جمعیت نیکوکارى و دراالایتام را براى صور و لبنان بوجود مىآورد و با این اقدامات در آن سرزمین تحولات چشمگیرى حاصل مىشود.
سپس سید شرف الدین مسافرتهاى علمى و زیارتى، به ((دانشگاه الازهر مصر)) مکه و مدینه، عراق و ایران آغاز مىکند، با عالمان و مجتهدان کشورهاى اسلامى بحث و تفاهم به عمل مىآورد اما حرکت فرهنگى ضد استعمارى او، استعمار فرانسه را که آن روز بر لبنان و نواحى آن قصد سلطه داشت به خشم مىآورد، تا جائى که حکم اعدام او را صادر مىکنند، به خانه او هجوم برند و خانه و کتابخانه او را به آتش مىکشند و هر چه بود مىسوزانند، که 19 کتاب از تالیفهاى خطى او طعمه حریق مىشود، و او ناچار مىشود با خانواده خویش لبنان را ترک بگوید و به دیار دیگرى هجرت کند.
سرانجام این مصلح فرزانه صبح دوشنبه هشتم جمادى الثانى سال 1377 هجرى به 87 سالگى در لبنان چشم از جهان فرو مىبندد، پیکر او را به نجف منتقل مىکنند و در جوار امام على علیه السلام به خاک مىسپارند.
در سوگ سید شرف الدین و به پاس خدمات آن زعیم بزرگ، تعطیلى و سوگوارى، در لبنان، سوریه، نجف، کربلا، کاظمین، سامرا، بغداد، هند، پاکستان، تهران اصفهان و مشهد برگزار مىشود.
معروفترین کتابهاى گرانقدر سید شرف الدین، که از سوزاندن دشمن جان سالم به در برده، نخست به زبان عربى بوده، و سپس به زبانهاى فارسى، انگلیسى، فرانسوى و اردو، بارها تجدید چاپ شده، و از آثار کم نظیر در جهان اسلام مىباشد، از این قرار است:
1- الفصول المهمه فى تالیف الامة. اینجانب نیز آن را تحت عنوان ((وحدت امت اسلامى)) به فارسى ترجمه کردهام.
2- المراجعات، پنج نفر آن به زبان فارسى ترجمه کردهاند.
3- النص و الاجتهاد، دو نفر آن را ترجمه نمودهاند.
4- ابو هریره.
5- المجالس الفاخره.
6- الکلمة الغراء.
7- سبیل المومنین.
8- مولفوا الشیعه فى صدر الاسلام.
9 زینب الکبرى.
10- اجوة مسائل جار الله.